چگونه هدفگذاری برای دانشآموزان به کاهش استرسشان کمک میکند؟ سال آخر دبیرستان یکی از مهمترین دورههای گذار در زندگی دانشآموزان است. اما استرس و فشار ناشی از آن، میتواند این دوران را به تجربهای ناخوشایند تبدیل کند. اضطراب، که به هر حال در میان دانشآموزان نوجوان شایع است، در سال دوازدهم میتواند به اوج خود برسد. این سطح از اضطراب میتواند بر عملکرد تحصیلی، روابط اجتماعی و سازگاری فرد در جامعه تأثیر منفی بگذارد.
دلایل اهمیت هدفگذاری برای دانشآموزان
مدیریت اضطراب
تحقیقات نوظهور نشان میدهد که تعیین اهداف شخصی و انگیزه داشتن، با سلامت روان و کاهش اضطراب مرتبط است. با این حال، صرفاً هدفگذاری کردن به خودی خود، درمان قطعی نیست. چگونگی تعیین اهداف، نحوهی فکر کردن به آنها و پیگیریشان است که میتواند به ترویج سلامت روان یا تشدید اضطراب منجر شود.
تمرکز بر اهداف رویکردمحور
پژوهشها نشان میدهند که اهداف ما به دو دسته تقسیم میشوند: رویکردمحور و اجتنابمحور.
اهداف رویکردمحور بر نتیجهای مثبت تمرکز دارند و فرد را به سمت رسیدن به آن سوق میدهند. برای مثال، «میخواهم تلاش کنم تا در درس زیستشناسی، نمرهای بالاتر از ۸۰ بگیرم.» در مقابل، اهداف اجتنابمحور بر دوری جستن از نتایج منفی متمرکز هستند. بهعنوان مثال، «نمیخواهم در درس زیستشناسی نمرهای پایینتر از ۸۰ بگیرم.»
با وجود اینکه محتوای این دو هدف اساساً یکسان است، اما شواهد نشان میدهند افرادی که اهداف رویکردمحور را برای خود در نظر میگیرند، از سلامت روان بهتری برخوردارند. تمایل به تعیین اهداف اجتنابمحور اغلب با اضطراب مرتبط است. تمرکز بر اهداف اجتنابمحور، فرسودهکنندهتر و استرسزاتر است، زیرا فرد دائماً در حال کنترل و جلوگیری از تمام راههای احتمالی بروز نتایج منفی است.
۵ راز هدفگذاری برای دانشآموزان
اهداف باید معنادار و آزادانه انتخاب شوند
مهم است که به چراییِ تعیین و دنبال کردن اهداف خاص بیاندیشیم. اهدافی که واقعاً معنادار و پاداشبخش باشند، به دنبال تحقق بخشیدن به امیدها و آرزوهای شخصی هستند و به صورت خودجوش انتخاب میشوند. این نوع از اهداف نشاندهندهی «خودتنظیمی» و «انگیزه درونی» فرد بوده و به ارتقای سلامت روان کمک میکنند.
از سوی دیگر، اهدافی که محصول فشارهای بیرونی یا شرایط خاص (مانند انتظارات درونیشده از والدین یا جامعه) هستند، با استرس و اضطراب مرتبطاند. تحقیقات همچنین نشان میدهند افرادی که به دلایل کنترلشده یا بیرونی به دنبال اهداف خود میروند، حتی با پیشرفت در مسیر رسیدن به آنها، افزایش قابل توجهی در سلامت روان خود تجربه نمیکنند.
از تله اهداف کلی و فشارهای بیرونی دوری کنید!
اهدافی که تحت فشارهای بیرونی یا شرایط خاص (مانند انتظارات درونیشده از طرف والدین یا جامعه) شکل میگیرند، با استرس و اضطراب مرتبط هستند. تحقیقات همچنین نشان میدهند افرادی که به دنبال اهدافی با انگیزههای کنترلشده یا بیرونی هستند، حتی در صورت پیشرفت، احساس بهزیستی بیشتری را تجربه نمیکنند.
مراقب کلیگویی در هدفگذاری باشید
در مقایسه با اهداف بسیار کلی (مانند «تلاش کردن»)، دستیابی به اهداف خاص (بهعنوان مثال، «هر هفته چهار ساعت وقت گذاشتن برای رسیدن به نمره ۷۰ در ریاضی تا پایان ترم سوم») محتملتر است. اهداف خاص با فراهم کردن سرنخهای ذهنی بیشتر، شما را در مسیر درست نگه میدارند و به نظارت بر پیشرفت شخصی در جهت رسیدن به هدف کمک میکنند.
بهطور مشابه، هرچه برنامههای هدف فرد خاصتر باشد، بهتر است. برنامههای هدف باید شامل اهداف کوچکتر برای رسیدن به یک هدف خاص باشند. بنابراین، برای مثال، برنامههای مطالعهی موفق ممکن است شامل موارد زیر باشند: «هر شب دو ساعت وقت گذاشتن»، «مطالعه در کتابخانه» و «پاداش دادن به کارهای هفتگی با کمی تماشای نتفلیکس».
انعطافپذیر باشید
هدفگذاری غیرقابل انعطاف یا نداشتن هیچگونه انعطافی در مجموعهی اهداف میتواند زمینهساز شکست شود و تصور میشود که مشکلات روانی را تداوم بخشد. هدفگذاری معقولانه تضمین میکند که اهداف واقعبینانهای تعیین کنید، که ممکن است به معنای تعدیل گاهبهگاه اهداف برای دستیافتنی شدن آنها باشد.
ممکن است یک هدف به تقویت دنبال کردن اهداف دیگر کمک کند، مانند «ورزش کردن» و «تغذیهی سالم». اما در مواقع دیگر، یک هدف ممکن است با دنبال کردن اهداف دیگر در تضاد باشد – هدفی برای «گذراندن وقت باکیفیت بیشتر با دوستان» ممکن است با هدفی برای «مطالعه بیشتر» در تضاد باشد. افراد معمولاً مجموعه محدودی از منابع شخصی مانند زمان و انرژی دارند، بنابراین ممکن است لازم باشد برای قابل دستیابی بودن اهداف، اولویتبندی خاصی انجام شود.
تحقیقات نشان میدهند که در صورتی که رها کردن یک هدف غیرقابل دستیابی به دنبال کردن هدفی جدید و معنادار منجر شود، کنار گذاشتن آن مفید است. این کار میتواند فشار روانی را کاهش دهد و احساس بهزیستی شما را افزایش دهد.
انعطافپذیری در هدفگذاری برای دانشآموزان به این معناست که حتی اگر به یک هدف خاص نرسید، همچنان میتوانید برای رسیدن به اهداف مهمتر و کلیتر مانند پرورش حس خودارزشی و عزت نفس تلاش کنید. این یک بازی برد و باخت نیست.
فراتر از موفقیتهای تحصیلی هدفگذاری کنید
برای سال آخر تحصیل، مهم است که تنها به اهداف مرتبط با آرزوهای تحصیلی بسنده نکنید. سلامت هیجانی به صورت اتفاقی به دست نمیآید. داشتن هدف در سایر حوزههای زندگی مانند تفریح و سرگرمی، سلامتی و روابط به تقویت حس بهزیستی شما کمک میکند. این اهداف به شما در گذراندن سال دوازدهم و فراتر از آن کمک خواهند کرد.
تحقیقات نشان میدهند که صرفِ دنبال کردن اهداف، فارغ از اینکه به آنها برسید یا نه، برای شما مفید است. این کار به شما در شکلگیری حس هویت، ایجاد تغییرات مثبت در زندگی و ارتقاء سلامت روانی و تابآوری کمک میکند.
منابع حمایتی برای دانشآموزان
گاهی اوقات، زندگی میتواند مانعی بر سر راه اهداف ما شود. اگر استرس و اضطراب شدید را تجربه میکنید، میتوانید از خدمات حمایتی و منابع موجود استفاده کنید. برای مثال:
-
صحبت با مشاور مدرسه، یک بزرگسال یا دوست مورد اعتماد
-
خدمات پشتیبانی تلفنی مانند اورژانس اجتماعی
-
خدمات پشتیبانی آنلاین مانند سازمانهای حمایت از سلامت روان