Skip to content
یادگیری را با پذیرش ندانستن

نوجوانان یادگیری را با پذیرش ندانستن آغاز می‌کنند

اگر شما هم مانند من، در دهه های ۱۳۵۰ و ۱۳۶۰ بزرگ شده‌اید، احتمالا با آهنربای یخچال کلاسیک “نوجوانان، تا هنوز همه چیز را می دانید، از خانه بروید!” مواجهه داشته‌اید. به‌عنوان یک استراتژی آموزشی یادگیری با پذیرش ندانستن را مدنظر خود قرار دهید.

نوجوانان در مسیر استقلال، خود را “همه چیزدان” می‌پندارند

شاید نوجوانی را بشناسید یا خودتان در نوجوانی چنین بوده‌اید: پرانرژی مثل ستاره‌های موسیقی، کمی بیش از حد به نظرات خود مطمئن، و کمی بیش از حد مطمئن که هیچ‌کس نمی‌تواند به اندازه‌ی شما بداند. نوجوانی دوره‌ای از زندگی است که افراد از کودکی به بزرگسالی تبدیل می‌شوند. برای مدیریت موفقیت‌آمیز این انتقال، افراد نیاز دارند تا وابستگی‌های والدینی را کنار بگذارند و مستقل‌تر شوند. این منطقی است که دانش‌آموز نوجوان فکر کند – یا حداقل وانمود کند – که همه چیز را می‌داند.

دانشمندان درباره یادگیری نوجوانان چه می‌گویند؟

من پژوهشگر این هستم که چگونه افراد، در هر مرحله از زندگی، با این واقعیت کنار می‌آیند که در واقع همه چیز را نمی‌دانند. تحقیقات من بررسی کرده است که چه اتفاقی برای جوانانی می‌افتد که در میان طوفان‌های عاطفی، اجتماعی و هورمونی نوجوانی، تمایل نسبتا زیادی برای پذیرش محدودیت دانش و دیدگاه خود دارند. محققانی مانند من این ویژگی را “فروتنی فکری” می‌نامیم، که به معنای آگاهی فرد از وجود شکاف‌هایی در آنچه می‌داند و این‌که این شکاف‌ها باعث می‌شود باورها و نظرات او قابل اشتباه باشد.

تحقیق جدید به دنبال کشف تأثیر “فروتنی فکری” بر نوجوانان

همکاران من و من کنجکاو شدیم که آیا نوجوانانی که این خطاپذیری را در خود می‌پذیرند – یعنی کسانی که از نظر فکری فروتن هستند – با آن‌هایی که چنین نیستند، تفاوتی دارند یا خیر. راستش را بخواهید، مطمئن نبودیم، زیرا پاسخ آن واضح نیست.

از یک طرف، آگاهی از نادانی و خطاپذیری خودشان ممکن است برای نوجوانان یک امتیاز باشد، زیرا آن‌ها را پذیرای یادگیری و بازذهن‌تر می‌کند و حتی شاید باعث شود دیگران آن‌ها را بیشتر بپذیرند. از طرف دیگر، شاید آگاهی از نادانی آنقدر طاقت‌فرسا باشد که باعث شود احساس شکست و درماندگی کنند و در واقع پیش از آنکه حتی پا به عرصه بزرگسالی بگذارند، زمین‌گیرشان کند.

ما می‌خواستیم بدانیم که فروتنی فکری تا چه حد برای جوانان مفید است و تا چه اندازه ممکن است در واقع مضر باشد.

روبرو شدن با شکست: فروتنی فکری، کلید پیشرفت

تحقیقات نشان می‌دهد دانش‌آموزانی که فروتنی فکری بیشتری دارند، پس از شکست با انگیزه‌ی یادگیری بیشتری روبرو می‌شوند.

در مجموعه‌ای از مطالعات با بیش از ۱۰۰۰ شرکت‌کننده، از دانش‌آموزان دبیرستانی خواسته شد با جملاتی مانند «وقتی کسی بیشتر از من درباره‌ی موضوعی می‌داند، آن را می‌پذیرم» و «نظرها، موضع‌گیری‌ها و دیدگاه‌های خودم را زیر سوال می‌برم، چون ممکن است اشتباه باشند» موافقت یا مخالفت خود را نشان دهند. این جملات نشانگر میزان فروتنی فکری دانش‌آموزان بود.

سپس از دانش‌آموزان خواستیم تصور کنند در یک کلاس جدید در امتحانی نمره قبولی نگرفته‌اند و مهم‌تر اینکه، پس از آن چه کاری انجام می‌دهند. دانش‌آموزان مجموعه‌ای از واکنش‌های احتمالی را نسبت به این شکست ارزیابی کردند، از جمله واکنش‌های «تسلط‌گرا» مانند «دفعه بعد سخت‌تر درس می‌خوانم» و واکنش‌های «درمانده‌» مانند «در آینده از این درس اجتناب می‌کنم».

دانش‌آموزانی که فروتنی فکری بالاتری داشتند، تمایل بیشتری به واکنش‌های «تسلط‌گرا» نشان دادند. این موضوع نشان می‌دهد هرچه فروتنی فکری دانش‌آموزان بیشتر باشد، احتمال تلاش آن‌ها برای یادگیری مطالب دشوار نیز بیشتر است. مهم‌تر اینکه، میزان فروتنی فکری دانش‌آموزان با میزان واکنش‌های «درمانده‌» آن‌ها همبستگی نداشت. به عبارت دیگر، دانش‌آموزان با فروتنی فکری بالا، احساس شکست و درماندگی بیشتری نداشتند، بلکه بیشتر به پیشرفت خود اهمیت می‌دادند.

آیا فروتنی فکری در مواجهه با شکست به کار می‌آید؟

می‌خواستیم بیشتر بدانیم، به‌ویژه اینکه آیا رفتار فرضیه‌ای دانش‌آموزان با رفتار واقعی آن‌ها یکسان است یا خیر. دو مطالعه‌ی بعدی ما به این سؤال پرداخته‌اند.

مطالعه‌ی اول: واکنش به نتایج واقعی

این مطالعه سه مرحله داشت. ابتدا فروتنی فکری نوجوانان را با پرسشنامه‌ی خوداظهاری مشابه آنچه قبلاً استفاده کرده بودیم، اندازه‌گیری کردیم.

سپس ماه‌ها بعد از پرسشنامه به کلاس‌های درس آنها بازگشتیم، درست زمانی که معلم یک آزمون واحد با نمره را به آن‌ها پس می‌داد. از دانش‌آموزان خواستیم در هنگام مشاهده‌ی بازخورد و نمره‌های آزمون، گزینه‌های مختلفی را که ممکن است برای آمادگی برای آزمون بعدی انجام دهند، رتبه‌بندی کنند.

دانش‌آموزان با فروتنی فکری بالاتر، صرف‌نظر از عملکرد خوب یا بدشان در آزمون، تمایل بیشتری به گزینه‌هایی مانند «سعی می‌کنم چیزهایی را که مرا گیج می‌کنند، بفهمم» و «از خودم سؤال بپرسم تا مطمئن شوم مطالب را درک کرده‌ام» نشان دادند.

برای مرحله‌ی آخر این مطالعه، تا پایان سال تحصیلی صبر کردیم و از معلم (که از نمره‌ی فروتنی فکری دانش‌آموزان اطلاعی نداشت) خواستیم تا مشتاق بودن هر دانش‌آموز به یادگیری را ارزیابی کند. طبق ارزیابی معلم، دانش‌آموزان با فروتنی فکری بالاتر، با اشتیاق بیشتری یاد می‌گرفتند.

مطالعه‌ی دوم: ترجیح چالش و پشتکار

در مطالعه‌ی دیگر، با گروه دیگری از دانش‌آموزان، دوباره پرسشنامه‌ی فروتنی فکری را به آن‌ها ارائه کردیم. سپس از آن‌ها خواستیم تا یک پازل چالش‌برانگیز را حل کنند که نشان‌دهنده‌ی پشتکار واقعی و رفتارِ جستجوی چالش در آن‌ها بود.

دانش‌آموزان با فروتنی فکری بالاتر، پازل‌های چالش‌برانگیز را به جای پازل‌های آسان که از قبل نحوه‌ی حل آن‌ها را می‌دانستند، ترجیح می‌دادند. آن‌ها زمان بیشتری را صرف تلاش برای حل پازل‌های چالش‌برانگیز می‌کردند و حتی پس از شکست، تلاش‌های بیشتری برای حل پازل انجام می‌دادند تا همسالان کم‌فروتنی خود.

“شکست خوردم، اما می‌خواهم بیشتر یاد بگیرم”: نگرش جدید دانش‌آموزان

مطالعه‌ای نشان می‌دهد که دانش‌آموزانی که با مفهوم “ندانستن” آشنا می‌شوند، تمایل بیشتری به یادگیری دارند.

محققان در یک مطالعه، سوالات دشواری را از شرکت‌کنندگان پرسیدند و سپس به آنها گفتند که پاسخ‌هایشان اشتباه بوده است. برخی از شرکت‌کنندگان قبل از این مطالعه، مقاله‌ای درباره مزایای “پذیرش ندانستن” خوانده بودند، اما گروه دیگر این مقاله را نخوانده بودند. نتایج نشان داد که احتمال تمایل به یادگیری و ارتقای دانش در گروهی که مقاله را خوانده بودند، به‌طور قابل توجهی بیشتر بود.

نقش نگرش: فروتنی فکری، کلید یادگیری عمیق

دانش‌آموزان با فروتنی فکری، پذیرای یادگیری و تلاشگرترند

مجموعه مطالعات ما نشان داد که دانش‌آموزان با فروتنی فکری بیشتر، نسبت به هم‌کلاسی‌های کم‌تحمل و مغرورشان پذیرای یادگیری و مشتاق تلاش بیشتر هستند. این نه تنها از گزارش خود دانش‌آموزان، بلکه بر اساس نظر معلم و اندازه‌گیری با یک فعالیت رفتاری واقعی نیز تایید شد.

اما نمی‌دانستیم آیا فروتنی فکری واقعا دلیل این گشودگی به یادگیری است؟ ما می‌خواستیم بدانیم آیا تشویق دانش‌آموزان به فروتنی فکری، آن‌ها را واقعاً بر یادگیری و تسلط متمرکز می‌کند و احتمال تسلیم شدن در برابر چالش‌ها را کاهش می‌دهد.

شیوه آزمایش

شرکت‌کنندگان را به‌طور تصادفی برای خواندن یکی از دو مقاله انتخاب کردیم: یکی در مورد مزایای فروتنی فکری و دیگری دربارهٔ فواید اطمینان بالا. این مقالات ظاهراً برای یک رسانه‌ی عامه‌پسند نوشته شده بودند، اما در واقع توسط ما نوشته شده بودند.

به‌عنوان یک داستان پوششی، از مشارکت‌کنندگان در مورد مقاله نظر خواستیم: آیا قابل درک بود؟ آیا یک فرد جوان می‌توانست آن را بفهمد؟ ایده‌ی اصلی چه بود؟

سپس، از شرکت‌کنندگان خواستیم کار دوم، ظاهراً نامرتبط دیگری انجام دهند. از آن‌ها خواستیم اشیاء خاصی را تصور کنند و آن‌ها را در ذهن خود بچرخانند. این‌ها مسائل دشواری بودند که از آزمون‌های ورودی دانشکده دندانپزشکی گرفته شده بودند و هدفشان سنجش مهارت‌های تجسم فضایی فرد بود.

نتیجه آزمایش

پس از اتمام مسائل، به شرکت‌کنندگان گفتیم که در برخی سوالات موفق شده‌اند و در برخی دیگر شکست خورده‌اند. این بازخورد ساختگی بود تا برای همه شرکت‌کنندگان یکسان باشد. پژوهشگران قبلی از روشی مشابه استفاده کرده‌اند زیرا برای افراد دشوار است که تشخیص دهند آیا به این سوالات به‌طور صحیح پاسخ داده‌اند یا خیر، و بازخورد موفقیت و شکست به یک اندازه قابل‌قبول می‌شود.

سپس پرسیدیم که آیا آن‌ها علاقه‌مند به شرکت در یک آموزش در مورد موضوعی که در آن شکست خورده‌اند هستند یا خیر. نتایج چشمگیر بودند: پس از شنیدن اینکه در مجموعه‌ای از سوالات شکست خورده‌اند، ۸۵ درصد از کسانی که مقاله در مورد مزایای فروتنی فکری را خوانده بودند، ترجیح دادند برای یادگیری بیشتر در مورد موضوع شکست خورده سرمایه‌گذاری کنند. اما تنها ۶۴ درصد از کسانی که در مورد مزایای اطمینان خوانده بودند، تمایل به یادگیری بیشتر نشان دادند.

در تمام این مطالعات، نوجوانان با فروتنی فکری بیشتر، در مواجهه با اشتباه، به روش‌های مختلف و با معیارهای گوناگون نشان دادند که به فهم درست در دفعه بعد اهمیت می‌دهند. دانش‌آموزان با فروتنی فکری، به جای تسلیم شدن و اعلام ناتوانی در برابر نادانی، برای یادگیری بیشتر تلاش می‌کردند.

تایید یافته‌های پژوهش

یافته‌های سایر پژوهشگران که این نتایج را تأیید می‌کنند، نشان می‌دهد که نوجوانان با فروتنی فکری بالاتر، انگیزه‌ی بیشتری برای یادگیری و کسب نمرات بالاتر دارند، زیرا تا حدی برای بازخورد اصلاحی بازتر هستند.

ما همچنان در حال انجام تحقیقات در مورد چگونگی شکل‌گیری زندگی نوجوانان توسط فروتنی فکری و چگونگی ترویج آن توسط والدین، معلمان و جامعه هستیم. برخی از کارهای اخیر ما به این موضوع پرداخته است که مدارس چگونه بیان فروتنی فکری را برای جوانان آسان‌تر یا سخت‌تر می‌کنند. همچنین سوالاتی در مورد میزان ارزش قائل شدن والدین، معلمان و نوجوانان آمریکایی برای فروتنی فکری داریم. همانطور که در مورد هر تحقیقی صادق است، ما واقعاً نمی‌دانیم چه چیزی پیدا خواهیم کرد، اما مشتاق یادگیری هستیم.

برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برگشت به بالا