شناسنامه مقاله نقش تأمین اجتماعی در کاهش فقر
مقاله نقش تأمین اجتماعی در کاهش فقر ؛ نویسنده: اسماعیل رمضان پور؛ مجله اقتصادی، ۱۳۸۱، شماره ۹، صص ۳ تا ۱۲
چکیده
در دو دههء اخیر،به دنبال افزایش هزینههای اجتماعی و اقتصادی ناشی از برنامههای تعدیل اقتصادی و چرخش در سیاستهای کـلی نظام(به سمت خصوصیسازی و مقررات زدایی)توجه به نظام تأمین اجتماعی و انتظارات از آن افـزایش یافته است.ایده اسـاسی ایـن است که گسترش تأمین اجتماعی میتواند بهطور مؤثری فقر را کاهش دهد.در این مطالعه،برای آزمون این فرضیه،رابطه بین عملکرد تأمین اجتماعی و سطح فقر مطلق در ایران برای دوره زمانی ۶۷-۲۶۳۱ مورد بررسی قـرار گرفته است.ابتدا در چارچوب تجزیه و تحلیل آماری،تغییرات درصد جمعیت فقیر با برخی متغییرهای مربوط به تأمین اجتماعی مقایسه شد و سپس با استفاده از یک مدل رگرسیونی چند متغیره تأثیر تأمین اجـتماعی بـا با کاهش فقر از طریق روش SLO برآورده شده است.نتایج مطالعه در مجموع بیانگر این است که توسعه تأمین اجتماعی با کاهش محسوس فقر همراه بوده امّا به علت محدودیت بودجه و اثرات شـدیدتر عـوامل موجب فقر در دوره تحت مطالعه،تأثیر مطلوب آن در سطح معنیداری نبوده است.
نظام تأمین اجتماعی در بعد حمایتی ناتوان از تأمین حد اقل درآمد همسطح با خط فقر مطلق بوده و مستمریبگیران نـیز در تـأمین هزینههای خانوار خود در سطحی فراتر از خط فقر مطلق و متناسب با شأن اجتماعی خود با دشواری زیادی مواجه بودهاند.
مقدمه
دفتر بینالمللی کار (ILO) ،که در توسعه و گسترش تأمین اجتماعی در سـراسر جـهان نـقش مهمی داشته و دارد،در ۲۵۹۱ تأمین اجتماعی را چـنین تـعریف کـرده است: حمایتی که جامعه برای اعضای خود در قبال پریشانیهای اجتماعی و اقتصادی شامل بیماری، بارداری، حوادث،و بیماریهای ناشی از اشتغال، بیکاری، ازکارافتادگی، پیـری و مـرگ کـه موجب قطع یا کاهش شدید درآمد میشوند و هـمچنین در بـرابر افزایش هزینههای زندگی؛عائلهمندی و درمان،فراهم میکند.در اصل ۹۲ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران این تعریف و لوازم آن مورد تأکید قـرار گـرفته اسـت.
باتوجه به تعریف فوق میتوان گفت که تأمین اجتماعی بـهطور کلی مسؤولیت و تعهد جامعه را در تأمین امنیت اجتماعی و اقتصادی برای آحاد افراد جامعه منعکس میکند.نظام تأمین اجتماعی بـخشی از نـظام رفـاه اجتماعی(مطلوبترین برنامه رفاه ملّی)محسوب شده و تحقق برخی هدفهای آن را از طـریق راهـبرد یا برنامههای بیمهای و حمایتی برعهده دارد.۲برنامههای حمایتی در شکل سنتی آن دارای پیشینه بسیار طولانی بوده اما شـروع بـیمههای اجـتماعی به ۱۸۸۳ برمیگردد.
پیدایش بیمههای اجتماعی در شکلگیری نظام تأمین اجتماعی و تعمیق و گسترش آن نـقش بـسیار بـرجستهای داشته است.عوامل عمدهء دیگر دراین رابطه عبارتاند از انقلاب صنعتی و انقلاب کبیر فرانسه، رشـد نـهضتهای تـعاونی و سوسیالیستی،تشکیل اتحادیههای کارگری، تشکیک در مبانی اقتصاد آزاد کلاسیک و فراگیر شدن انقلاب کمونیستی.
در فرایند تـحول و تـکامل نظام تأمین اجتماعی دو دورهء برجسته قابل تمییز است:دورهء کلاسیک از ۱۸۸۰ تا جنگ جـهانی دومـ،کـه هدف عمده تأمین اجتماعی عبارت بوده است از تضمین و جبران برخی خسارات وارده بر کارگران و تـأمین بـرخی هزینههای آنها،دوره نوین تأمین اجتماعی از جنگ جهانی دوم به بعد که«تأمین حـمایت لازم بـرای عـموم مردم در سطحی مقتضی شأن انسانی»بهعنوان هدف عمده آن مطرح شده است.دراین مرحله،هیچ شـهروندی نـباید درآمدی کمتر از حد اقل ملّی(که امروزه به خط فقر مطلق مـوسوم اسـت)داشـته باشد.۴
در سالهای اخیر،اجرای بسته سیاستهای تعدیل اقتصادی؛ برنامه پیشنهادی صندوق بین اللملی پول به کـشورهای درحـال تـوسعه، حرکت به سمت کوچک کردن دولت و ادغام بیشتر در اقتصاد جهانی به افزایش فـقر و نـابرابری و فشار بر گروههای آسیبپذیر در بسیاری از کشورهای درحال توسعه از جمله ایران،انجامیده است.این پدیده نگرانکننده مـوجب شـد که نظام تأمین اجتماعی بهویژه راهبرد گسترش «تورهای حمایتی»برای کاهش فـقر و کـمک به گروههای ضعیف چرخه فقر و تـأثیر بـیمهها و کـمکهای اجتماعی درآمـدی دوبـاره در کانون توجه قرار گیرد.طراحی نظام جامع تأمین اجتماعی«کشور ما نیز بـهطور دقـیق»دراین راستا است۵٫دراین مـقاله تـلاش بر ایـن اسـت کـه تأمین اجتماعی و فقر،بهطور نظری و تـجربی بـررسی و میزان تأثیر آن بر کاهش فقر و سطح انتظارات از آن تبین شود.
ملاحظات نظری
تـشریح ریـشههای تاریخی پیدایش نظام تأمین اجتماعی،بـررسی مفهومی تأمین اجتماعی و چـرخهء فـقر،خطرات تحت پوشش تأمین اجـتماعی،مـقایسه ویژگیهای جمعیتی طبقات فقیر و گروههای تحت پوشش تأمین اجتماعی،تبیین ناامنی اقتصادی و عـوامل مـوجب آن، بیانگر این است که بـین تـوسعه تـأمین اجتماعی و کاهش فـقر ارتـباط زیادی وجود دارد.
هدف نـهایی تـأمین اجتماعی هرچه باشد:یا ایجاد امنیت اقتصادی و اجتماعی یا کاهش و حذف فقر،انتظار مـیرود کـهآن باعث توزیع بهتر درآمد و کاهش فـقر شـود.
الف)چرخهء فـقر و تـأمین اجـتماعی
نظام تأمین اجتماعی در هـر دو بعد بیمهای و حمایتی در کاهش فقر مؤثر است.در بعد حمایتی مبارزه آن با فقر،بهویژه جلوههای خـشن و عـریان آن بسیار آشکار است.بیمههای اجتماعی نـیز نـقش مـهمی در حـذف فـقر دارند.اگرچه طـرحهای بـیمه اجتماعی بهطور خاص برای باز توزیع منابع بین گروههای درآمدی طراحی نشدهاند،در حذف یا کاهش فـقر بـین سـالخوردگان،بهویژه در جاهای که سطح پوشش بالا اسـت نـقش عـمدهای ایـفا مـیکند.مـزایای بازماندگان در کاهش فقر بین زنان سالخورده و خانوارهای جوانی که سرپرست آنها فوت کردهاند، مؤثر است۷(طرحهای بیمهای که پوشش آنها پایین بوده یا سطح حد اقل مـزایا ناکافی است کارایی ندارند).
در نمودار یک،چرخه فقر نشان داده شده است.تله فقر از عواملی مانند ناتوانیهای ذهنی و جسمی،سطح پایین سرمایهء فیزیکی و انسانی،بهداشت ضعیف و ناکافی،سوءتغذیه و بازدهی پایین نـیروی انـسانی ناشی میشود.چرخهء فقر ارتباط بین اشتغال،درآمدو فقر و محرومیت را نشان میدهد.بیمههای اجتماعی و کمکهای اجتماعی یا بهطور مستقیم از طریق جبران درآمد و یا بهطور غیرمستقیم از طریق تأمین پوشاک و غـذا و مـسکن و دارو و ایجاد امنیت و بنابراین تأثیر روی بازدهی فرد در کاهش و حذف فقر نقش بهسزائی دارند.
تأمین اجتماع بهعنوان توزیعکننده مجدد درآمد به صورت عمودی با اخـذ مـالیات از صاحبان درآمد و کمکهای داوطلبانه صـاحبان درآمـد و اخذ بیمه از شاغلان و اعطای کمکهای نقدی و…به نیازمندان و اقشار ضعیف جامعه و اعطای مزایا به بازنشستگان و از کارافتادگان و به صورت افقی با اعطای مزایای غرامت دسـتمزد ایـام بیماری و بارداری و ارائه خدمات درمـانی در تـعدیل و گسستن چرخه باطل فقر بسیار مؤثر است.
ب)ناامنی اقتصادی و عوامل آن
امنیت اقتصادی میتواند به صورت یک وضع ذهنی از رفاه تعریف شود که به واسطه آن فرد نسبتأ مطمئن است کـه مـیتواند نیازها و خواستههای اساسی خویش را در حال و آینده تأمین کند.عبارت خواستهها و نیازهای اساسی به علاقهء یک شخص به غذا،لباس، مسکن،مراقبتهای بهداشتی و ضروریات دیگر اشاره دارد.زمانی که شخصی مطمئن شـود مـیتواند سطح مـعقولی از احتیاجات و خواستههای خود را درحال و آینده برآورده کند ممکن است احساسی از رفاه را تجربه کند.این تعریف از امنیت اقـتصادی،وابسته و مشروط به دسترسی و استفاده از کالاها و خدمات اقتصادی است و در این رابـطه،تـحصیل درآمـد نقش بسیار عمدهای دارد.
بنابراین میتوان گفت که از دست دادن درآمد شخصی،یا تحمیل هزینههای اضافی و فوق العاده،تـحصیل درآمـد ناکافی نااطمینانی راجع به تداوم درآمد در آینده که از عواملی مانند مرگ سرپرست خـانوار، سـالخوردگی و پیـری،بیکاری،بهداشت ضعیف،تورم،دستمزد ناچیز، بلایای طبیعی و عوامل شخصی حاصل میشوند،میتواند به نـاامنی اقتصادی بیانجامد.نظام تأمین اجتماعی مقابله با این عوامل و بنابراین رفع فقر را در چـارچوب برنامههای متعدد خود دنـبال مـیکند.
ج)رشد اقتصادی،کاهش فقر و تأمین اجتماعی
آیا رشد اقتصادی(رشد پایدار اقتصادی)به کاهش فقر میانجامد؟اگر با افزایش رشد اقتصادی،فقر کاهش یابد بهطور حتم انگیزه زیادی برای تأمین اجتماعی نخواهد مـاند.
امنیت اقتصادی میتواند به صورت یک وضع ذهنی از رفاه تعریف شود که به واسطه آن فرد نسبتأ مطمئن است که میتواند نیازها و خواستههای اساسی خویش را درحال و آینده تأمین کند.
دالمر هاسکینز دبـیرکل اتـحادیه بینالمللی تأمین اجتماعی (ISSA) در جمع نمایندگان حاضر در بیست و ششمین مجمع عمومی اتحادیه در کشور مغرب(۸۹۹۱)چنین اظهار داشت:رشد اقتصادی لزومأ فقر را کاهش نمیدهد.خطر فقر تعداد بیشماری از افراد را بهرغم تـوسعه اقـتصادی تهدید میکند.تجربه حاصل آن است که رشد اقتصادی و جهانی شدن آن بهطور ضروری فقر را کاهش نمیدهد و یا حمایت اجتماعی افراد را به دنبال ندارد.
در واقع به خاطر کاستی نظام آزاد در تـأمین ایـن مهم(یعنی کاهش و حذف فقر و نابرابری)بوده که نظام تأمین اجتماعی توسعه یافته است. بهبود استاندارد زندگی در اقتصادهای غنی اغلب نتیجه مستقیم اجتماع بوده تا رشد صرف اقتصادی،گـسترش قـابلیتهای اسـاسی از جمله توانایی زندگی طولانیتر و اجـتناب از مـرگومیر قـابل جلوگیری گاهی به موازات توسعهء حمایت عمومی در حوزههای بهداشت، اشتغال،آموزش و پرورش و حتّی غذا در موارد مهم بوده است.این گفتار که کـشورهای غـنی بـه سطوح بالای نیازهای اساسی دست یافتهاند فقط بـه ایـن علّت که آنها غنی هستند یک سادهسازی بیش از حد است.بهعنوان مثال،در دههء ۰۴۹۱ که انگلستان بالاترین افزایش در امید زنـدگی را تـجربه کـرده دههای بوده که اشتغال عمومی،جیره بندی وسیع و منصفانه غـذا و توسعه خدمات بهداشت ملّی کسترش قابل توجهی داشته است.۰۱
در تمام کشورهای توسعه یافته برای آنهایی که از محرومیت یـا بـدبختی رنـج میبرند میزان قابل توجهی حمایت وجود دارد.تأمین اجتماعی در این کشورها از سـه عـنصر متفاوت تشکیل میشود: کمکهای اجتماعی برای حذف فقیر،بیمههای اجتماعی برای فراهم کردن امنیت و گسترش درآمـد در طـول چـرخهء زندگی و انتقالات طبقهای برای باز توزیع درآمد بین گروههای خاص.۱۱
مطالعات تـجربی
مـطالعه و بـررسی عملکرد تأمین اجتماعی بر کاهش فقر در اقتصاد ایران با استفاده از تکنیکهای آماری و اقتصادسنجی بـرای دورهـء زمـانی ۶۷-۲۶۳۱ انجام خواهد شد.در این مطالعه از مقادیر خط فقر مطلق که توسط دکتر پژویان مـحاسبه شـده استفاده شده است.۲۱ (پیوست-جدول۱)دادههای آماری مربوط به تأمین اجتماعی نیز از طـریق مـراجعهء مـستقیم بهاین مراکز استخراج و تکمیل شده است. (پیوست-جدول۲)
۱٫متوسط پرداختهای تأمین اجتماعی و خط فـقر
در جـدول ۳، Z 1 متوسط پرداختی سازمان تأمین اجتماعی حقوق مستمریبگیران(بازنشستگان،ازکارافتادگان و بازماندگان)را بهطور سالیانه و بـه ریـال نـشان میدهد.متوسط دریافتی سالیانه مستمریبگیران از ۴۱۲۶۴۱ ریال در ۲۶۳۱ به ۵۸۹۱۸۶۲ ریال در ۶۷۳۱ افزایش یافته است.
Z 2 متوسط پرداختی سازمان تـأمین اجـتماعی فقط حقوق بازنشستگی را بهطور سالیانه و به ریال نشان میدهد.متوسط دریافتی یک فرد بازنشسته از سازمان تـأمین اجـتماعی از ۴۳۴۸۵۳ ریـال در ۶۷۳۱ به ۲۲۸۱۷۴۳ ریال در ۶۷۳۱ افزایش یافته است. Z 3 نیز متوسط دریافتی کارمندان بازنشسته دولت از سازمان بـازنشستگی کـشوری را نشانی میدهد و Z 4 متوسط پرداختی سالیانه کمیتهء امداد خمینی(ره)به مددجویان تحت پوشش این کمیته است کـه در مـقایسه با سه مورد قبلی در سطح بسیار پایینتری است.این شاخص دوم فقر مـبتنی بـر رویکرد فقر نسبی بوده و براساس آن اقشاری از جـامعه مـورد مـطالعه که رفاه آنها کمتر از نصف میانه آمـاری جـامعه باشد فقیر محسوب میشوند.۳۱
باتوجه به جداول ۱،متوسط دریافتی سالیانه بازنشستگان سازمان بـازنشستگی کـشوری و سازمان تأمین اجتماعی از سطح خـط فـقر مطلق در طـول سـالهای تـحت مطالعه بیشتر بوده است.امّا مـتوسط دریـافتی سالیانه مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره)در تمام سالهای تحت مـطالعه پایـینتر از خطر فقر مطلق بوده است.از آن جـایی که این مددجویان آسـیبپذیرترین افـراد جامعه را شکیل میدهند،اگر دریـافتی آنـها فقط از محل پرداختیهای کمیته امداد امام خمینی(ره) بوده باشد،روشن است که وضـع(فـقر)آنها درطول این سالها بـسیار بـحرانی بـوده است.در ۳۶۳۱ خط فـقر مـطلق سالیانه ۹۱۸۶۴۱ ریال،در حالی کـه مـتوسط پرداختی کمیته به مددجویان سالیانه ۰۹۳۷ ریال بوده است.در ۶۷۳۱ این ارقام به ترتیب عبارت بـودهاند از ۱۵۶۳۵۰۱ ریـال و ۵۳۸۱۰۲ ریال،یعنی متوسط دریافتی یک مـددجو در ۶۷۳۱ در حـدود یک پنـجم خـط قـرمز مطلق بوده است.بـنابراین نظام تأمین اجتماعی در پوشش و جبران این طیف از اقشار آسیبپذیر جامعه در طول این سالها کاملاً نـاکارآمد بـوده است،بهویژه اگر منبع عمدهء دریـافتهای مـددجویان از مـحل کـمیته امـداد بوده باشد.
مـتوسط دریـافتی مستمریبگیران و بازنشستگان سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی از میانه هزینه سرانه (Z 6) نیز بیشتر است(جدول ۳:مقایسه Z 6 âÄ Z 3,Z 2,Z 1 بـا کـه بـیانگر موفقیت این بخش از نظام تأمین اجتماعی در ایـجاد امـنیت اقـتصادی و مـقابله بـا فـقر است.این مقایسهها نشان میدهد که متوسط دریافتی سالیانه یک فرد بازنشسته،از کارافتاده،و بازمانده درطول این سالها از سطح فقر مطلق و حتّی میانه هزینه سرانه بیشتر بوده اسـت.در ۵۷۳۱ در حدود ۰۰۰۰۰۵۱ نفر بهعنوان افراد بازنشسته،ازکارافتاده و بازمانده تحت پوشش سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی بودند که اگر بعد خانوار را چهار تا پنج نفر در نظر بگیریم و با فرض اینکه هرکدام از مـستمری بـگیران؛سرپرست یک خانوار بوده باشند،در حدود ۶ تا ۷ میلیون نفر تحت پوشش قرار داشتند.باوجود این اگرچه مطالعه بالا نشان میدهد که نظام تأمین اجتماعی در پوشش و جبران مستمریبگیران؛درحدود ۶ تـا ۷ مـیلیون نفر در ۵۷۳۱ با احتساب بعد خانوار،در سطحی بالاتر از خط فقر مطلق و میانه هزینه سرانه موفق نسبت دریافتی سالانه مستمریبگیران به خط فـقر بـوده،بـررسی و مقایسه دقیقتر دادهها حقایق بیشتری را آشکار کرده و نشان میدهد که موفقیت نظام تأمین اجتماعی رضایت بخش نبوده است:
الف)متوسط دریافتی سالیانهء مستمریبگیران و افراد بـازنشسته سـازمان تأمین اجتماعی و سازمان بـازنشستگی کـشوری نسبت به خط فقر در جدول ۲ نشان داده شده است.هر قدر این نسبت از یک بیشتر باشد سطح زندگی فرد موردنظر از سطح خط فقر مطلق بیشتر است. در هر سه مورد،این نـسبت در طـی سالهای ۸۶۳۱-۲۶۳۱ یک روند تقریبأ نزولی داشته است.یعنی وضع رفاهی مستمریبگیران بدتر شده است.از ۸۶۳۱ تا ۲۷۳۱ این نسبت همراه با نوساناتی افزایش یافته ولی از ۲۷۳۱ به بعد دوباره کاهش مییابد.بهعنوان مثال،مـتوسط دریـافتی سالیانه بـازنشستگان سازمان بازنشستگی، Q 3 که در ۲۶۳۱، ۳/۲ برابر خط فقر مطلق بوده در ۸۶۳۱ به ۱/۸ برابر آن تنزل مییابد.از این سال به بعد در یـک روند صعودی به ۴/۳ برابر خط فقر مطلق در ۱۷۳۱ افزایش یافته و دوباره در یـک رونـد نـزولی به ۳/۳ برابر خط فقر مطلق در ۶۷۳۱ کاهش مییابد.نکتهای دیگری که از این جدول قابل استنباط است مقایسه وضـع رفـاهی مستمریبگیران تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی است.افراد بازنشسته سازمان بازنشستگی (Q 3) نسبت به افـراد بـازنشسته سـازمان تأمین اجتماعی Q 2 ،و این هر دو نسبت به کل مستمریبگیران سازمان تأمین اجتماعی( (Q 1) و هر سه نسبت بـه مددجویان تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی(ره)در وضع رفاهی بهتری قرار دارند.بـراساس جدول(۱-پیوست)منحنی تـغییرات درصـد افراد زیر خط فقر مطلق در سالهای ۶۷-۲۶۳۱ نیز یک چنین روندی داشته است.
ب)اگر بعد خانوار را پنج نفر درنظر بگیریم در این صورت دریافتی یک مستمریبگیر و یا بازنشسته باید در حدی باشد که بـتواند پنج نفر را اداره کند.نسبت دریافتی مستمریبگیران تأمین اجتماعی به خط فقر مطلق در طول دورهء ۶۷-۲۶۳۱ بهطور متوسط سالانه ۱/۶ بوده و این نسبت برای افراد بازنشسته تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی،به ترتیب و بهطور مـتوسط سـالیانه برابر با ۲/۷ و ۲/۹ بوده است.سؤال این است که آیا یک مستمریبگیر با چنین دریافتی میتوانست یک خانوار پنج نفره را به گونهای تأمین کند که بالای خط فقر مطلق باشد؟بهنظر میرسد کـه آنـها بهویژه کل مستمریبگیران سازمان تأمین اجتماعی در تأمین هزینههای خانواده خود در طول این سالها با مشکلات زیادی مواجه بودهاند.اگر سطح خط فقر مطلق که در جدول آمده و برای یک نـفر تـعریف و تعیین شده است را برای یک خانوار پنج نفری تعمیم دهیم،و سپس آن را با متوسط دریافتی مستمریبگیران مقایسه کنیم شکاف زیادی به وجود خواهد آمد که نشان میدهد به احتمال زیـاد تـعداد قـابل توجهی از این افراد(مستمریبگیر)قـادر نـبودهاند بـا این دریافتیها کمک معاش لازم را برای خانواده خود تأمین کرده و در سطحی بالاتر از خط فقر زندگی کنند.(با فرض اینکه درآمد عـمدهء آنـها از مـحل مستمری تأمین اجتماعی بوده باشد).
نکته دیگری کـه بـاید به مطالب بالا اضافه کرد این است که Z 1 در جدول ۳ متوسط دریافتی مستمریبگیران را نشان میدهد.بهعنوان مثال،در ۵۷۳۱ مستمریبگیران سازمان بـازنشستگی(در حـدود ۰۰۰۸۵۵)بـهطور متوسط سالانه ۳۸۲۳۵۵۲ ریال دریافت کردهاند.این میرساند که دریافتی بـرخی مستمریبگیران در سطحی بالاتر از مقدار متوسط،تعدادی در حول و حوش متوسط و برخی هم رد سطحی پایینتر از مقدار متوسط بوده است.مـقدار درصـد ایـن بخش سوم و این که دریافتی آنها چقدر از مقدار متوسط پایینتر بـوده حـائز اهمیت است.
۲٫نسبت هزینههای تأمین اجتماعی به تولید ناخالص داخلی و درصـد جـمعیت فـقیر
هزینههای نظام تأمین اجتماعی بهصورت نسبتی از تولید ناخالص داخلی (SSY) و همچنین سهم نظام تأمین اجـتماعی از بـودجه عمومی دولت (X2) همراه با درصد جمعیت فقیر برای ۶۷-۲۶۳۱ در جدول ۳ نشان داده شده اسـت.انـتظار ایـن است که با افزایش سهم نظام تأمین اجتماعی از محل بودجه عمومی و همچنین از تولید نـاخالص داخـلی جمعیت فقیر کاهش یابد.نسبت هزینههای تأمین اجتماعی به تولید ناخالص داخلی درسـالهای ۶۶-۲۶۳۱ بـهطور مـتوسط ۱/۷ درصد بوده و روند نسبت یکنواختی داشته است.از ۷۶۳۱ این نسبت(به بالای دو درصد)افزایش مییابد و مـقدار آن در طـول سالهای ۴۷-۷۶۳۱ با نوسانات ناچیزی حولوحوش ۲/۵ درصد بوده و در ۶۷ و ۵۷۳۱ نیز به سه درصد مـیرسد.در سـالهای اول دورهـء ۶۷-۲۶۳۱ که مقدار این نسبت روند یکنواختی داشته،درصد جمعیت فقیر در حال افزایش بوده و از ۸۶۳۱ به بـعد کـه مـقدار آن به بالای دو درصد افزایش مییابد درصد جمعیت فقیر دارای یک روند نـزولی اسـت.البته سرعت تنزل آن با روند یکنواخت SSY در این سالها تطابق ندارد.در ۲۷۳۱ که مقدار این نسبت از ۲/۵ درصد بـه ۲/۳ درصـد کاهش مییابد،(جدول ۳) تغییرات سهم نظام تأمین اجتماعی از محل بودجه عمومی در بـیشتر سـالهای دورهء تحت مطالعه(شامل،۵۶-۲۶۳۱،۸۶-۶۶،۲۷- ۰۷،۷۴-۲۷-۵۷-۴۷)با تغییرات درصـد جـمعیت زیـر خط فقر مطلق همخوانی دارد.
۳٫سطح پوشش نـظام تـأمین اجتماعی
نظام تأمین اجتماعی اقشار آسیبپذیر و گروههای ضعیف درآمدی را تحت پوشش انواع خـدمات بـیمهای و حمایتی خود قرار میدهد.در نـتیجه،بـدیهی است کـه انـتظار داشـته باشیم با گسترش و توسعه سطح پوشـش تـأمین اجتماعی،در صورت ثابت بودن سایر عوامل مؤثر،فقر نیز کاهش یابد.نـسبت کـل مستمریبگیران سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بـازنشستگی و مددجویان تحت پوشش سـازمان تـأمین اجتماعی به جمعیت فعال، بـهعنوان دو شـاخص سطح پوشش نظام تأمین اجتماعی معرفی و ارائه میشود.توجه بهطول دورهء سـرشماری جـمعیت کشور،تغییرات سطح پوشش تـأمین اجـتماعی بـرای سالهای ۵۶۳۱،۰۷۳۱ و ۵۷۳۱ مطالعه و بـررسی شـده است(جدول ۴).
براساس جـدول ۴ درحـالیکه سطح پوشش تأمین اجتماعی از نظر نسبت کل مستمریبگیران و مددجویان به جمعیت فعال اقتصادی در فـاصله ۰۷-۵۶۳۱،فـقط ۲/۵ درصد افزایش داشته،در فاصله ۵۷-۰۷۳۱ با حـدود ۰۱ درصـد افزایش چـهار بـرابر شـده است.درصد جمعیت فـقیر در سالهای ۰۷-۵۶۳۱ با اندکی کاهش همچنان در سطح بالایی بوده است(۶۴ درصد،جدول ۴).امّا در پنج سال بـعد،درصـد جمعیت فقیر با کاهش شدیدی مـواجه شـده اسـت(جـدول ۴).ایـن یافته بهشدت در راسـتای ایـن فرضیه است که گسترش پوشش تأمین اجتماعی به کاهش فقر مطلق میانجامد.شاخص دیگر مربوط بـه سـطح پوشـش تأمین اجتماعی یعنی نسبت تعداد بیمهشدگان اصـلی و فـرعی بـه جـمعیت فـعال ایـن یافته را بهطور ضعیف منعکس میکند و این طبیعی است زیرا سطح و نوع حمایت در این دو مورد کاملاً متفاوت است.در حالت اول سطح حمایت بالاتر و متنوعتر است.
مقایسه دو ردیف آخر جـدول ۴،یعنی مقایسه نسبت تعداد مستمریبگیران و بازنشستگان به جمعیت فعال اقتصادی با نسبت مددجویان به جمعیت فعال مطالب بیشتری را منعکس میکند.در فاصلهء ۵۷-۰۷۳۱ که درصد جمعیت زیر خط فقر مطلق بهشدت کـاهش یـافته سطح پوشش حمایتی کمیته امداد امام خمینی(ره)تقریبا دو برابر شده است.امّا سطح پوشش عمدتا بیمهای سازمان تأمین اجتماعی و سازمان بازنشستگی کمتر از سه درصد افزایش داشته است.در سـالهای ۰۷-۵۶۳۱ کـه درصد جمعیت فقیر در سطح بالایی بوده، سطح پوشش کمیته امداد افزایش بسیار ناچیزی داشته است. (جدول۴)
۴٫نتایج برآورد معادله رگرسیونی
ساختار معادلهء رگـرسیونی بـرای آزمون رابطهء تجربی بین تـأمین اجـتماعی و فقر در مطالعهء حاضر به این صورت خواهد بود: ۱)
H CO+C 1 POT+C 2 PPOT+C 3 GDPOPT+C 4 SSPT+۳ T
که متغیرها عبارتاند از:
- H درصد جمعیت فقیر(یا در صد افراد زیر خط فقر مطلق)،
- PO میزان تورم،تـغییرات در صـدی سالیانه شاخص قیمت مـصرفکننده؛
- PPO مـیزان رشد جمعیت؛
- GDPOP تولید ناخالص داخلی واقعی سرانه،تولید ناخالص داخلی سرانه به قیمتهای ثابت تا ۱۶۳۱؛
- SSP عملکرد تأمین اجتماعی شامل SSY (نسبت هزینههای تأمین اجتماعی به تولید ناخالص داخلی)، ۰X 2 سهم نظام تـأمین اجـتماعی از بودجه عمومی).
C 0 عرض از مبدأ و C 4ùC 3ùC 2ùC 1 ضرایب متغیرها بوده که باید برآورد شوند.
این معادله رگرسیونی با استفاده از روش OLS برای دورهء ۶۷-۲۶۳۱۴۱،و در چند حالت برآورد شده است که نتایج آن به این شرح است:
(بـه تـصویر صفحه مـراجعه شود) در هر دو معادله مقدار R 2 در سطح بالایی بوده،بهطوری که بیش از ۰۷ درصد تغییرات جمعیت فقیر در دورهء تـحت مطالعه از طریق تغییرات چهار متغییر میزان تورم،میزان رشد جمعیت،تـولید نـاخالص داخـلی سرانه،نسبت هزینههای تأمین اجتماعی به تولید ناخالص داخلی،و در معادله دوم سهم نظام تأمین اجتماعی از بودجهء عمومی، هـر دو بـه صورت تغییرات درصدی سالیانه،توضیح داده میشود.تمام متغیرها در هر دو معادله برآورد شـده دارای عـلامت انـتظاری هستند. علامت مثبت میزان تورم و میزان رشد جمعیت بیانگر این است که با افزایش تـورم و رشد جمعیت درصد جمعیت فقیر نیز به موازات آنها افزایش مییابد که بـا انتظارات قبلی سازگار اسـت.از مـیان این دو متغیر، تأثیر نامطلوب رشد جمعیت روی فقر از لحاظ آماری در سطح معنیداری است.علامت منفی ضرایب GDPOP و SSGY نیز نشان میدهد که با افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه و همچنین با افزایش رشد هزینههای نـظام تأثیر اجتماعی به صورت نسبتی از GDP (و درمعادلهء افزایش سهم بودجه نظام تأمین اجتماعی)درصد جمعیت فقیر کاهش مییابد.تأثیر مطلوب افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه روی فقر مطلق از لحاظ آماری در سطح معنی داریـ اسـت.این یافته در راستای این باور عمومی است که پیشبرد رشد اقتصادی به کاهش فقر میانجامد.
تأثیر مطلوب متغیرهای تأمین اجتماعی از لحاظ آماری در سطح معنی داری نیست اما علامت منفی ضـرایب ایـن متغیرها اشاره دارد که رشد و گسترش تأمین اجتماعی در کاهش فقر مطلق مؤثر است.نرخ بالای رشد جمعیت در سالهای اول این دوره و روند به نسبت فزاینده و سطح بالای میزان تورم(بهطور متوسط بـالای ۰۲ درصـد)در بـیشتر سالهای دورهء مطالعه میتواند تـا انـدازهای نـاکارایی نظام تأمین اجتماعی را در کاهش معنیدار فقر مطلق در این سالها توضیح دهد. البته پایین بودن سطح پوشش تأمین اجتماعی و همچنین تغییرات نـاچیز سـهم آنـ از تولید ناخالص داخلی و از بودجه عمومی نیز در این زمـینه مـؤثر بوده است.یعنی انتظار این است که با افزایش سطح پوشش تأمین اجتماعی و سهم آن از GDP و از بودجه عمومی،همراه با کـنترل رشـد جـمعیت و میزان تورم،توسعه تأمین اجتماعی در دو بعد حمایتی و بیمهای بتواند فـقر مطلق را بهطور چشمگیری کاهش دهد.
معادلات ۴ و ۵ نتایج برآورد را در حالتی نشان میدهند که به جای مقادیر نسبی متغیرهای تـأمین اجـتماعی از مـقادیر مطلق آنها در معادلات رگرسیونی استفاده شده است.در معادلهء اول، GSG ، تغییرات درصدی سـالیانه کـل هزینههای تأمین اجتماعی و در معادلهء دوم، BSG H 4/6+0/06 PO+0/24LPPO-0/62LGDPOP-0/01CSG R-2 0/76 D.W 1/8(4 H 4/6+0/03PO+0/020LPPO-0/66LGDPOP-0/08BSG (۱/۱۱-)(۳/۱۹-)(۳/۶۰)(۰/۳۳)(۴/۷) R-2 0/79 D.W 1/85(۵
در این مدل نیز رشد کل هزینههای تأمین اجتماعی و رشد کل بودجه عـمومی آن بـه کـاهش فقر مطلق میانجامد اما مانند مورد قبل، این تأثیر مطلوب در دورهء تـحت بـررسی مـعنیداری نبوده است.علامت ضرایب،سطح معنیدار و مقدار ضرایب سایر متغیرهای مدل شامل ضرایب تـورم،رشـد جـمعیت و تولید ناخالص داخلی سرانه تقریبا مشابه مدل پیشین است.مقدار R-2 در مدل دوم اندکی افزایش یـافته اسـت.
نتیجهگیری
درحالیکه در بعد حمایتی،متوسط پرداختیهای سالیانه تأمین اجتماعی از خط فقر مطلق کـمتر بـوده در بـعد بیمهای متوسط پرداختیهای آن به مستمریبگیران بالاتر از خط فقر مطلق بوده است. باوجود این نـسبت مـتوسط دریافتیهای سالیانه مستمریبگیران به خط فقر مطلق نشان میدهد که از افرادی که بـعد خـانوار آنـها نزدیک پنج نفر و یا سطح دریافتی آنها از مقدار متوسط محاسبه شده پایینتر بوده در طول ایـن سـالها ناتوان از فراهم کردن یک زندگی مناسب بودهاند. در سالهای ۵۷-۰۷۳۱ افزایش محسوس سطح پوشـش تـأمین بیمهای متوسط پرداختیهای آن به مستمریبگیران بالاتر از خط فقر مطلق بوده است. باوجود این نـسبت مـتوسط دریافتیهای سالیانه مستمریبگیران به خط فقر مطلق نشان میدهد که از افرادی که بـعد خـانوار آنـها نزدیک پنج نفر و یا سطح دریافتی آنها از مقدار متوسط محاسبه شده پایینتر بوده در طول ایـن سـالها ناتوان از فراهم کردن یک زندگی مناسب بودهاند. در سالهای ۵۷-۰۷۳۱ افزایش محسوس سطح پوشـش تـأمین اجـتماعی با کاهش شدید درصد جمعیت فقیر همراه بوده است.
نتایج برآورد مطالعات رگرسیونی نیز بـه مـوازات نـتایج مطالعات آماری بوده است.درحالیکه افزایش میزان تورم و رشد جمعیت موجب مـیشود کـه درصد جمعیت فقیر افزایش یابد،رشد و گسترش تأمین اجتماعی بهطور منفی روی آن تأثیر میگذارد.البته در دوره تـحت مـطالعه این تأثیر مطلوب تأمین اجتماعی برکاهش فقر معنیدار نبوده که میتواند نـاشی از سـطح پایین پوشش تأمین اجتماعی در سالهای اول دوره،و تأثیرات شـدیدتر عـوامل مـوجب فقر یعنی تورم در سالهای برنامهء دوم توسعه بـاشد.
بـهطور کلی میتوان گفت که گسترش نیافتن تأمین اجتماعی موجب خواهد شد که فـقر مـطلق گسترش یابد.تأمین اجتماعی در جـلوگیری از افـتادن تعدادی بـیشتری از مـردم بـه زیر خط فقر مطلق مؤثر بـوده اسـت.توسعهء تأمین اجتماعی بهویژه با تخصیص منابع بیشتری به بخش حمایتی و افـزایش مـعقول سطح دریافتی مستمریبگیران در کنار تسریع رشـد اقتصادی،ثبات اقتصادی و بـرنامهء تـنظیم خانواده میتواند موفقیت تأمین اجـتماعی را در کـاهش فقر بهطور معنیداری افزایش دهد.
- X 1 :تعداد کل مستمریبگیران سازمان تأمین اجتماعی
- X 2 :مبالغ پرداخـتی سـازمان تأمین اجتماعی به مستمریبگیران،بـه مـیلیون ریـال
- X 3 :بازنشستگان(تحت پوشـش)سـازمان تأمین اجتماعی
- X 4 :مبالغ پرداخـتی سـازمان تأمین اجتماعی بابت مستمری بازنشستگان
- X 5 :تعداد مستمریبگیران مشترک صندوق بازنشستگی کشوری
- X 6 :مبالغ پرداختی سـازمان بـازنشستگی کشوری به مستمری بگیران، به مـیلیون ریـال
- X 7 :مددجویان تـحت پوشـش عـادی کمیته امداد امام خـمینی(ره)
- X 8 :مبالغ پرداختی کمیتهء امداد به مددجویان،به میلیون ریال
- X 9 :تعداد بیمهشدگان اصلی تحت پوشش سـازمان تـأمین اجتماعی
منابع
- پاکباز،خسرو،تأمین اجتماعی،پایاننامهء دکتری،دانشکدهء اقتصاد دانشگاه تهران.
- پژویان،جمشید،«فقر،خط فقر و کاهش فقر»مجوعهء مقالات گردهمایی بررسی مسأله فقر و فقرزدایی،سازمان برنامه و بـودجه، جـلد اول.
- سازمان بازنشستگی کشوری،دفتر اسناد و آمار و خدمات ماشینی.
- سازمان برنامه و بودجه،گزارش اقتصادی ۵۷۳۱ و ۶۷۳۱،معاونت امور اقتصادی و فرهنگی،دفتر اقتصاد کلان.
- سازمان برنامه و بودجه،مجموعهء مقالات گردهمایی بررسی مسأله فـقر و فـقرزدایی.
- سازمان بهزیستی،معاونت طرح و برنامهء کارنامهء سازمان بهزیستی کشور. سازمان تأمین اجتماعی،دفتر آمار و محاسبات بیمهای
- طالب،مهدی،تأمین اجتماعی،انتشارات آستان قـدس،۸۶۳۱.
- کـمیتهء امداد امام خمینی(ره)،گزارش آمـاری کـمیتهء امداد امام خمینی(ره). مرکز آمار ایران،اندازهء شاخصهای فقر و نابرابری توزیع درآمد در ایران طی سالهای ۵۷-۵۶۳۱،خرداد۷۷۳۱٫
- مرکز آمار ایران،نتایج تفصیلی آمارگیری از هزینه و درآمـد خـانوارهای شهری،سالهای مختلف.
- مـعاونت امـور اقتصادی،شناسایی و حمایت از اقشار آسیبپذیر،نشریه شمارهء ۵۲،۴۷۳۱.
- مؤسسه عالی و پژوهش تأمین اجتماعی،تأمین اجتماعی در ایران،ناهید اعتضادپور و فهیمه رجبیراد،چاپ دوم ۵۷۳۱٫