منطقه آذربایجان غربی بهعنوان به رنگین کمان اقوام ایرانی یاد میشود. در فرهنگ غنی موسیقی سنتی آذری با سازهای نی، دف، تار عاشیق، آوازی عاشقانه و چنگ و رباب میسرایند و این فرهنگ زیبا را به رخ جهانیان میکشند.
درخشش موسیقی سنتی آذربایجان غربی
عاشیقهای معاصر اذربایجان مالک گنجینههای بزرگ هنر و ادبیات تاریخی اسلامی خود هستند. سرودههای استادانه خود را با ایدههای بشردوستانه و حفظ سنن عاشیقی میان مردم رواج میدهند.
درخشش موسیقی از طریق مجالس عروسی و جشنها معشیت خود را تامین میکنند.
در روزگاران گذشته به این دسته از هنرمندان علاوه بر:
- اوزان
- عاشیق
- وارساق
- یانشاق نیز میگفتند.
شایستهترین هنرمند لقب «دده» اطلاق میشد. آهنگهای عاشیقی هفتاد و دو تا بوده است که امروزه اگر آهنگهای مناطق مختلف را به حساب آوریم. بیش از صد آهنگ عاشیقی وجود دارد، منتهی از آنها درخشش موسیقی پنجاه موردشان در آذربایجان غربی رایج است.
منطقه آذربایجان غربی از قدیم الایام خاستگاه هنرهای چوبی بوده است. از زیرمجموعههای هنرهای چوبی میتوان به ساخت سازهای موسیقی سنتی اشاره کرد. شایان ذکر است که این منطقه یکی از قطبهای مهم تولیدات آلات و ادوات موسیقی است؛ به این دلیل که مواد اولیه مرغوب و مناسب و راحتی در این استان تهیه میشود.
حضور پور شور جوانان در کارگاههای سلاخت سازهای موسیقی سنتی باعث شده است هر ساله تعداد زیادی از آلات موسیقی مانند تار، سهتار، کمانچه، تنبک و بربط به بازارهای داخلی و خارجی ارسال کنند.

ساز عاشیقی اسلحهایی برای دفاع از حق مردم
عاشیق همان معنی دلباخته و دلداده است و هنرمندی است که توانایی همزمان در سخن و نواختن ساز موسیقی را دارد. در واقع فردی خوشقریحه، شیرین بیان، خلاق، خوش صدا و همراه با نواختن ساز آواز و داستان میسراید. مورخان و محققان تاریخ هنر عاشیقی را این گونه بیان میکنند. از حدود دو هزار سال پیش هنر علشیقی به تدریج سیر تکاملی خود را طی کرده است. البته با فراز و نشیبهای بسیار این گونه به دست ما رسیده است.
ساز عاشیقی علاوه بر اینکه ابزاری برای اجرای موسیقی در آذربایجان است در طول تاریخ حکم اسلحه آتشینی دست قهرمانان بوده است.از عاشیقیهای معروف و قدیمی میتوان از علی عسگر، درویش قربانی، عاشیق آلی، عاشیق فرهاد نام برد.
داستانهای عبرتآمیز آذربایجان همچون کوراوغلو، آسلی و کرم، حیدر و بهرام درطول تاریخ گذشته در مجالس عروسی و عزا تعریف میکردند. اطلاعات مردم دهات و مناطق مختلف سرزمین بزرگ آذربایجان را به یکدیگر میرساندند.
آذربایجان غربی مهد موسیقی سنتی
کارشناس موسیقی آذربایجان غربی بیان میکند: موسیقی از گذشته تا به امروز در تمامی جوامع بشری مطرح بوده است. آیتمهای اصلی فرهنگی هر کشور و قومیتی را تشکیل میدهد. موسیقی قبل از اینکه یک هنر باشد علم ریاضی بوده است. در واقع هر کشوری دارای موسیقی ملی منحصر به فرد خود بوده است.
داریوش علیزاده اضافه میکند: آذربایجان غربی را میتوان مهد موسیقی نامید به این دلیل که مرزی بودن منطقه و داشتن مرز مشترک با کشورهای همسایه و قومیتهای مختلف و تبادلات فرهنگی در موسیقی و فرهنگ ایرانی وآذری تاثیر گذاشته است.
عیلزاده بیان کرد: یک سری از موسیقیها وارداتی است وبرخی از آنها محلی و بومی است. موسیقی وارداتی از طریق مرزها یا وسایل ارتباطی همچون اینترنت، تلویزیون و ماهوارهها از فرهنگهای مختلفی وارد موسیقی استان شده است. مخصوصا موسیقی فولکلور و سنتی ترکیه که بهدلیل اشتراک مذهبی و زبان موسیقی آذربایجان غربی بیشتر تحت تاثیر قرار میگیرد.
ثبت ملی موسیقی عاشیق آذربایجان غربی
در سازمان یونسکو موسیقی عاشیق به نام جمهوری آذربایجان و بهعنوان میراث بشر ثبت جهانی شده است. در سال ۹۲ در آذربایجان غربی به نام ارومیه ثبت شده است. موسیقی جلمان با قرمت کهن یکی از موسیقیهای سنتی در آذربایجان غربی به شمار میآید. البته این نوع موسیقی رقص با حرکات موزون است. میان اقوام مختلفی اعم از اعراب، کردها، ترکها در آذربایجان غربی رقص موزون در استان دارای متد خاصی است.
زمان گذشته درمجالس آقایان موسیقی عاشیقی و در مجالس بانوان کمان قوال(کمانچه و دایره) مینواختند. در مراسم عروسی با رقص جلمان مجلس را گرم میکردند. جلمان نوعی رقص است که کوچک و بزرگ بهطور دایرهوار دست یکدیگر را میگیرند. نماد اتحاد و همبستگی را تداعی میکنند.
آخرین و مشهورترین نوازنده کمان مرحوم یدالله حاجیزاده بوده است. در حال حاضر بهدلیل بیتوجهی به موسیقی سنتی و وارد شدن آلات موسیقی و ارکسترهای جدید، بیشتر موسیقیهای سنتی از بین رفتهاند.
و کم کمک درخشش موسیقی عاشیقی در حال افول است.
نسل جدید با موسیقی سنتی و محلی آشنایی ندارد
موسیقی ملی و محلی وضعیت مساعدی در کشور وضعیت مساعدی ندارد. جوانان با موسیقی اصیل فولکلور و ارزشهایی آن آشنایی ندارند. در واقع هویت موسیقی خود را گم کردهاند. این سبک از موسیقی را نوعی بیکلاسی و بیفرهنگی تلقی میکنند.