Skip to content
شروع دبیرستان

شروع دبیرستان بدون استرس

بیش از ۴ میلیون دانش‌آموز در سراسر کشور امسال وارد دبیرستان می‌شوند. در حالی که بسیاری از آن‌ها عملکرد خوبی خواهند داشت، متاسفانه گروه قابل توجهی نیز دچار مشکل خواهند شد. تحقیقات نشان می‌دهند که نزدیک به دو سوم دانش‌آموزان، هنگام شروع دبیرستان و با ورود به مقطع نهم، دچار “شوک نهم” می‌شوند. این شوک با افت ناگهانی در عملکرد تحصیلی همراه است.

اجتناب از چالش‌های شروع دبیرستان ، راه‌حلی ناکارآمد

برخی از دانش‌آموزان برای مقابله با این شوک، از چالش‌ها دوری می‌کنند؛ برای مثال، ممکن است واحدهای درسی سخت‌تر را کنار بگذارند. برخی دیگر نیز ممکن است دچار ناامیدی شوند و در دروس اصلی مانند ریاضی، علوم و ادبیات تجدید شوند.

این موضوع باید برای والدین، معلمان و سیاست‌گذاران اهمیت زیادی داشته باشد. نهایتا، برای خود دانش‌آموزان و جامعه به‌طور کلی نیز مهم است.

پیامدهای بلندمدت عملکرد ضعیف در شروع دبیرستان

یکی از مهم‌ترین دلایلی که عبور از مقطع نهم برای دانش‌آموزان اهمیت دارد، تاثیر بلندمدت آن نه تنها بر خود دانش‌آموز، بلکه بر جامعه‌ی محل زندگی آن‌هاست. ما به‌‌عنوان روانشناسان پژوهشگر، به بررسی چگونگی کمک مدارس و خانواده‌ها به پیشرفت نوجوانان پرداخته‌ایم.

پیامدهای اقتصادی عدم موفقیت در مقطع نهم

در دنیای امروز، دانش‌آموزانی که در نهم به مشکل برمی‌خورند، با چالش‌های اقتصادی متعددی در آینده روبرو خواهند شد.

تأخیر در فارغ‌التحصیلی و یافتن شغل

  • دانش‌آموزانی که نتوانند در نهم درس‌ها را با موفقیت پشت سر بگذارند، به احتمال زیاد با تأخیر در فارغ‌التحصیلی از دبیرستان و دانشگاه مواجه می‌شوند.
  • یافتن شغل مناسب برای این افراد دشوارتر خواهد بود، زیرا بسیاری از شغل‌ها نیازمند مدرک تحصیلی و مهارت‌های مرتبط هستند.

هزینه‌های اقتصادی

  • عدم موفقیت در نهم، نه تنها برای دانش‌آموزان، بلکه برای جامعه نیز پرهزینه است.
  • بر اساس یک مطالعه، عدم فارغ‌التحصیلی یک دانش‌آموز می‌تواند تا نیم میلیون دلار یا بیشتر به اقتصاد محلی ضرر برساند.
  • این ضرر اقتصادی به‌دلیل افزایش هزینه‌های مراقبت‌های بهداشتی، جرم و جنایت، وابستگی به رفاه اجتماعی و کاهش درآمد حاصل از مالیات و اشتغال ایجاد می‌شود.

برای جلوگیری از این پیامدهای منفی، لازم است که به دانش‌آموزانی که در نهم با مشکل مواجه می‌شوند، کمک شود. این کمک می‌تواند شامل ارائه خدمات آموزشی و مشاوره‌ای، برنامه‌های تقویتی و حمایت‌های مالی باشد. با سرمایه‌گذاری در آموزش و پرورش دانش‌آموزان، می‌توان از بروز مشکلات اقتصادی در آینده جلوگیری کرد و به نفع کل جامعه عمل کرد.

فراتر از اشتغال: تبعات روانی – اجتماعی عملکرد ضعیف

عواقب عملکرد ضعیف در شروع دبیرستان، فراتر از یافتن یک شغل خوب در آینده است. این موضوع می‌تواند بر میزان لذت‌بردن از زندگی، سلامت روان و روابط اجتماعی دانش‌آموزان نیز اثر منفی بگذارد.

با گذر از مقطع هشتم به نهم، دانش‌آموزان بسیاری از بزرگسالان و دوستان حامی خود را از دست می‌دهند. یک مطالعه بر روی دانش‌آموزان نهم نشان داد که ۵۰ درصد از دوستی‌های این مقطع، ظرف یک ماه تغییر می‌کند که نشان‌دهنده‌ی بی‌ثباتی قابل توجه در روابط دوستانه است.

علاوه بر این، مطالعات نشان می‌دهند که شروع دبیرستان، به‌طور کلی یکی از سال‌هایی است که بیشترین افزایش افسردگی در طول زندگی را به خود می‌بیند.

پژوهشگران بر این باورند که یکی از دلایل این موضوع، قطع شدن روابط با دوستان در کنار افزایش فشارهای تحصیلی است. همچنین، بیشتر موارد بزرگسالی افسردگی بالینی، ابتدا در نوجوانی بروز پیدا می‌کنند. سازمان بهداشت جهانی گزارش می‌دهد که افسردگی از نظر مجموع هزینه‌های درمان و از دست رفتن بهره‌وری، بیشترین بار بیماری در سراسر جهان را دارد.

راه‌حل‌های بهبود چالش‌های تحصیلی

با توجه به اهمیت داشتن یک تجربه موفق در نهم، بررسی اقداماتی که می‌توان برای بهبود چالش‌های تحصیلی، اجتماعی و عاطفیِ گذر به دبیرستان انجام داد، ضروری است.

تاکنون، مطالعات ما به یک نتیجه‌ کلیدی منجرشده است:

باورهای دانش‌آموزان در مورد تغییر، نقشی کلیدی در نحوه‌ی مواجهه آن‌ها با چالش‌ها، موفقیت تحصیلی و سلامت روانشان ایفا می‌کند. این باورها به‌طور کلی به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • باور به ثبات: این دسته از دانش‌آموزان معتقدند که افراد ذاتاً ثابت هستند و ویژگی‌ها و توانایی‌هایشان به مرور زمان تغییر نمی‌کند.
  • باور به تغییر: این دسته از دانش‌آموزان معتقدند که افراد می‌توانند با تلاش و ممارست، ویژگی‌ها و توانایی‌های خود را تغییر و ارتقا دهند.

تحقیقات گذشته، این باورها را «ذهنیت» نامیده‌اند، به گونه‌ای که «ذهنیت ثابت» به اعتقاد به عدم تغییر افراد و «ذهنیت رشد» به اعتقاد به امکان تغییر افراد اشاره دارد.

ما دریافتیم که وقتی دانش‌آموزان احساس می‌کنند افت تحصیلی آن‌ها نشانه‌ای از عدم موفقیت همیشگی است، همچنین زمانی که احساس می‌کنند از دست‌دادن حمایت دوستان به معنای «دوست‌داشتنی نبودن» مادام‌العمر است، با مشکلات به خوبی کنار نمی‌آیند.

پژوهشی بر روی ۳۶۰ نوجوان

در پژوهشی اخیر، ما باور ۳۶۰ نوجوان درباره‌ی ماهیت «باهوش بودن» – ذهنیت ثابت آن‌ها در مورد هوش – را مورد بررسی قرار دادیم. سپس پاسخ استرس بیولوژیکی دانش‌آموزانی که نمرات آن‌ها در حال کاهش بود را با آزمایش بزاق دهان برای سنجش سطح کورتیزول – هورمون به اصطلاح «استرس سمی» که در هنگام احساس تهدید ترشح می‌شود – ارزیابی کردیم.

ذهنیت دانش‌آموزان در مورد تغییر بر نحوه‌ کنارآمدن با مشکلات و موفقیت تحصیلی‌شان تاثیر می‌گذارد.

دانش‌آموزانی که معتقد بودند هوش ذاتی و غیرقابل تغییر است (یعنی اگر در مدرسه با مشکل مواجه شوند، برای همیشه “باهوش” نخواهند بود)، در ابتدای سال نهم، زمانی که معدل آن‌ها کاهش می‌یافت، سطح کورتیزول (هورمون استرس) بالاتری را در بزاق دهان خود نشان می‌دادند. اما در مقابل، دانش‌آموزانی که هوش را قابل ارتقا می‌دانستند (ذهنیت رشد در مورد هوش)، در زمان افت معدل، میزان کورتیزول کمتری در بزاق آن‌ها شناسایی شد.

این نتیجه‌ی هیجان‌انگیزی بود، زیرا نشان می‌داد که واکنش‌های استرسی بدن، صرفاً با معدل GPA (میانگین نمرات) تعیین نمی‌شوند. در عوض، افت تحصیلی تنها زمانی پیش‌بینی‌کننده‌ی افزایش هورمون استرس بود که دانش‌آموزان آن را وضعیتی دائمی و ناامیدکننده تلقی می‌کردند.

جنبه اجتماعی گذر به دبیرستان

ما همچنین جنبه‌ی اجتماعیِ گذر به دبیرستان را بررسی کردیم:

در پروژه علمی که انجام دادیم به‌جای تمرکز بر هوش، به دانش‌آموزان آموختیم که جایگاه اجتماعی‌شان (محبوبیت، مورد آزار قرار گرفتن، طرد شدن و …) می‌تواند در طول زمان تغییر کند. سپس، واکنش‌های استرسی آن‌ها را در برابر مشکلات اجتماعی روزانه بررسی کردیم. به عبارتی، به آن‌ها “ذهنیت رشد” را در مورد زندگی اجتماعی‌شان آموزش دادیم.

در پژوهش صورت‌گرفته دانش‌آموزان به آزمایشگاه آمدند. در این آزمایش، از دانش‌آموزان خواسته شد تا در مقابل دانش‌آموزان سال‌های بالاتر، در مورد “ویژگی‌های افراد محبوب در دبیرستان” سخنرانی کنند. سپس، آن‌ها یک تمرین محاسبات ذهنی دشوار را نیز انجام دادند. این آزمایش، “آزمون استرس اجتماعی Trier” نامیده می‌شود و روشی برای بررسی نشانه‌های فیزیولوژیکی واکنش‌های استرس است.

سخنرانی در جمع، استرس‌زا است اما با تجربیات رایج در دبیرستان تفاوتی ندارد. پس از انجام آزمایش، با دانش‌آموزان صحبت می‌شد و فرصتی برای تعامل صمیمانه‌‌تر با دانش‌آموزان سال‌های بالاتر در اختیارشان قرار می‌گرفت. همچنین، والدین قبل از شرکت فرزندانشان در این آزمایش، رضایت کتبی خود را ارائه می‌دادند.

دانش‌آموزانی که “ذهنیت رشد” در مورد جایگاه اجتماعی خود نداشتند، در هنگام سخنرانی، واکنش‌های استرسی ضعیفی نشان دادند. عروق خونی این دانش‌آموزان در هنگام سخنرانی منقبض می‌شد.  قلبشان خون کمتری را به سایر نقاط بدن پمپاژ می‌کرد . هر دو واکنش، نشان‌دهنده‌ آمادگی بدن برای آسیب یا شکست پس از یک تهدید فیزیکی است. در نتیجه، سخنرانی ضعیف‌تری ارائه دادند و در محاسبات ذهنی نیز اشتباهات بیشتری مرتکب شدند.

اما دانش‌آموزانی که “ذهنیت رشد” داشتند، واکنش‌های بهتری به استرس نشان دادند. آن‌ها احساس می‌کردند که منابع لازم برای مقابله با موقعیت‌های چالش‌برانگیز را در اختیار دارند. در نتیجه، عروق خونی آن‌ها انقباض کمتری داشت و قلبشان خون بیشتری پمپاژ می‌کرد. این امر به رسیدن اکسیژن بیشتر به مغز و عملکرد بهتر در سخنرانی و محاسبات ذهنی منجرشد.

 این یافته‌ها به چندین احتمال منجر می‌شود که ما و دیگران در حال بررسی بیشتر آن‌ها هستیم.

محدوده‌ی کار و گام‌های بعدی

اول، در حال تلاش برای تکرار این یافته‌ها در جوامع مدارس متنوع‌تری هستیم. ما می‌خواهیم بدانیم که این ایده‌های «ذهنیت رشد» در کدام نوع مدارس و برای کدام دسته از دانش‌آموزان به سازگاری با چالش‌های دبیرستان کمک می‌کند. و در کجا آن‌ها باید با منابع دیگری همراه شوند تا بیشترین تاثیر را داشته باشند؟ ما نسخه‌ی آزمایشی رایگان از مداخله‌ی خود را برای مدارس یا والدین در دسترس قرار داده‌ایم.

برای این نوشته 0 نظر ثبت شده است

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

برگشت به بالا